دیشب دیدن مستند "بربرها" محصول سال 2007 و کار آقای تری جونزرا تموم کردم . قبل از اون مستند "تاریخ فرهنگی غرب" رو دیدم. هردو این مجموعه ها کارهای خیلی جالبی بودند و کلی به معلومات هنری، تاریخی و فرهنگی من اضافه کردند. دوست دارم اول از دومین مستند اینجا بنویسم چون هم از نظر تاریخی ، دوره قبلتری رو پوشش میده و هم بسیار هیجان انگیزتره.
هیجان انگیزیش از چندین جهت هست. یکی اینکه آقای جونزبا مدارک تاریخی مستدل ثابت می کنه که رومیها و در واقع واتیکان تاریخ رو به نفع رم تحریف کرده. دیگر اینکه در این کار قسمتی از تاریخ ایران برام شناخته میشه که سالها انتظار داشتم تنها وقت کنم در موردش بخونم.دیگر اینکه خیلی از این تاریخ به تاریخ معاصر و اونچه که در دنیای امروزمیگذره هم ربط پیدا میکنه و در واقع اینگار که تاریخ به معنی واقعی کلمه تکرار میشه. دیگر اینکه فیلم مستند خیلی قوی ای هست و خوش ساخت و تو رو حسابی به خودش می کشونه.
و اما داستان از اینجا شروع میشه که آقای جونز ادعا می کنه که رمیها در امپراطوری رم هر قوم و مردمی رو که مثل اونها نبودند و یا از اونها در یک زمینه ای جلوتر بودند و یا منابع مالی داشتند رو "بر بر " می دونستند و چون اون اقوام تاریخ نگاری نمی کردند، رمیها تاریخ اونها رو به نفع خودشون تحریف می کردند طوری که مثلا به نظر بیاد همه علم و تمدن و فرهنگ تنها از رم بوجود آمده؛ در حالی که خیلی مواقع رمیها علم دیگر تمدنها را می دزدیده و به اسم خودشون ثبت می کردند یا حتی دانش و دانشمندان اقوام دیگر رو از بین میبردند و تری جونز در واقع با این مستند ثابت می کنه که "بربرهای " واقعی خود رمیها بودند.
اولین قوم "بربری" که رمیها کشف می کنند، "کِلت" ها ی خبره و ماهر هستند که در حدود چهارصد سال پیش از میلاد مسیح در شمال شرقی امپراطوری رم که در حال حاضر ایرلند و اسکاتلند را در بر میگیرد ، اسکان داشتند. رمیها در مورد این قوم به دلایلی که خواهم گفت تاریخ را دقیقا وارونه جلوه داده اند. این کلت ها با اینکه ظواهر زندگی اجتماعیشون با رمیها فرق می کرد، اما مردمی بودند که تمدن مخصوص به خودشون رو داشتند. اونها در واقع شریک تجاری رمیها بودند و برای رمیها مس و طلا می بردند و زیورآلات و محصولات فلزی تولید می کردند. رمیها از این جهت (یعنی مذاب کردن و شکل دادن فلزات برای تولید محصولات فلزی ) از کلت ها عقب بودند و به این جهت به اونها رشک می ورزیدند و در صدد زیر سلطه در آوردن اونها بودند. ( که این قسمت رو در تاریخشون ننوشتن و این جوری گفتن که این بربرها بودند که شهر رم را به آتش کشیده و غارت کرده اند.) داستان از این قرار بوده که در سال سیصدو هشتادو نه قبل از میلاد مسیح کلتها رم رو به تصرف خودشون در میارند، اما بعد از اینکه از سزار رم باج ناچیزی می گیرند ، اونجا رو ترک می کنند. علت کمی باجی که اونها طلب می کنند در این بوده که خود کلتها شهری به اسم "گل" (به ضم گ) داشتند که روی تپه ای بنا شده بوده که معدن طلا بوده. اونها وسایل استخراج طلا رو هم اختراع کرده بودندو حسابی طلا استخراج می کردند.
پس اونها احتیاجی به طلای رمیها نداشتند واین رمیها بودند که برای طلای اونها نقشه می کشیدند و در واقع در سال پنجاه و هشت بعد از میلاد مسیح سزار رم که به شدت به پول احتیاج پیدا کرده بوده به صورت وحشیانه ای به شهر "گل" که ساکننینش رو بیشتر زن و بچه تشکیل میداده (قوم هلوتی) حمله کرده و اونجا رو با خاک یکسان میکنه و جالب اینکه در تاریخی که از خود در کتابها بر جا می گذارد هرگز به این موضوع اشاره نمی کند و بر عکس به حمله بربرهای کلت اشاره می کندو به دروغ می گوید که آنها رم را به آتش کشیدند و آدمهای عقب افتاده ای بودند.
جالب اینکه همین آدمهای عقب افتاده سیستم راه بسیار پیچیده و کار آمدی طراحی کرده بودند که از طریق اون راهها با بقیه اقوام تبادل اقتصادی داشتند.نمونه این راهها که به صورت کنده های بزرگ چوب که با میخهای مخصوص به هم وصل شده بودند ، هم اکنون در اسکاتلند و ایرلند وجود دارند و به عنوان یک سازه تاریخی محافظت می شوند..
و همین آدمهای بدوی چنان سیستم اجتماعی پیشرفته ای داشتند که در آن زنهای با قدرت هم دیده می شدند. چنان که قبری کشف شده از زنی که با زیور آلات گران قیمت و گوی مسی عظیم ، گواهی قدرت و اهمیت این زن کلت بوده است. همینطور نشوندهنده داشتن حق مالکیت زنهاست. زنها همینطور حق طلاق داشتند. کلت ها قوانینی داشتند که به افراد مسن و افراد ناکارآمد جامعه کمک می کرده تا به راحتی در جامعه حضور داشته باشند. و در زمانی که رمیها بچه های ناخواسته خود رو بر روی تل زباله خارج از شهر رها می کردند، همین کلت های بدوی سیستمی داشتند که بچه کسانی که توانایی مراقبت از اونها رو نداشتند، سرپرستی می کردند. و این درحالی بوده که رمیها به سیستم پدرسالاری "پاتا فمیلیا" اعتقاد داشتند.
کلت ها اهل شراب وزیورآلات بودند و اونها رو به نشانه ثروت خود بر خود می آویختند. اونها مهندسان نابغه ای بودند. چنانکه در سال هزار و نهصد و هشتاد و نه شخصی به اسم "گرت اومسلت" تکه هایی از یک تقویم بسیار پیچیده رو پیدا میکنه که معلوم میشه نه تنها تاریخ و روز و ماه و سال قمری و شمسی رو مشخص می کرده بلکه حرکت خورشید و ماه رو هم نشون میداده.
در ادامه این مستند به بررسی و پرده برداری از حقیقت قوم دیگری به نام "گوت " ها که باز به تعبیر رمیها بربر بودند می پردازد و ما رو بیشتر به مرتجع و وحشی بودن رمیها آگاه میکنه. جالب اینکه همه این تاریخ به صورت وارونه تا همین چند دهه پیش در مدارس اروپایی تدریس میشده که گوینده و محقق این مستند بر اون اذعان می کنه.
بقیه این تاریخ رو در فرصتی دیگر می نویسم.
هیجان انگیزیش از چندین جهت هست. یکی اینکه آقای جونزبا مدارک تاریخی مستدل ثابت می کنه که رومیها و در واقع واتیکان تاریخ رو به نفع رم تحریف کرده. دیگر اینکه در این کار قسمتی از تاریخ ایران برام شناخته میشه که سالها انتظار داشتم تنها وقت کنم در موردش بخونم.دیگر اینکه خیلی از این تاریخ به تاریخ معاصر و اونچه که در دنیای امروزمیگذره هم ربط پیدا میکنه و در واقع اینگار که تاریخ به معنی واقعی کلمه تکرار میشه. دیگر اینکه فیلم مستند خیلی قوی ای هست و خوش ساخت و تو رو حسابی به خودش می کشونه.
و اما داستان از اینجا شروع میشه که آقای جونز ادعا می کنه که رمیها در امپراطوری رم هر قوم و مردمی رو که مثل اونها نبودند و یا از اونها در یک زمینه ای جلوتر بودند و یا منابع مالی داشتند رو "بر بر " می دونستند و چون اون اقوام تاریخ نگاری نمی کردند، رمیها تاریخ اونها رو به نفع خودشون تحریف می کردند طوری که مثلا به نظر بیاد همه علم و تمدن و فرهنگ تنها از رم بوجود آمده؛ در حالی که خیلی مواقع رمیها علم دیگر تمدنها را می دزدیده و به اسم خودشون ثبت می کردند یا حتی دانش و دانشمندان اقوام دیگر رو از بین میبردند و تری جونز در واقع با این مستند ثابت می کنه که "بربرهای " واقعی خود رمیها بودند.
اولین قوم "بربری" که رمیها کشف می کنند، "کِلت" ها ی خبره و ماهر هستند که در حدود چهارصد سال پیش از میلاد مسیح در شمال شرقی امپراطوری رم که در حال حاضر ایرلند و اسکاتلند را در بر میگیرد ، اسکان داشتند. رمیها در مورد این قوم به دلایلی که خواهم گفت تاریخ را دقیقا وارونه جلوه داده اند. این کلت ها با اینکه ظواهر زندگی اجتماعیشون با رمیها فرق می کرد، اما مردمی بودند که تمدن مخصوص به خودشون رو داشتند. اونها در واقع شریک تجاری رمیها بودند و برای رمیها مس و طلا می بردند و زیورآلات و محصولات فلزی تولید می کردند. رمیها از این جهت (یعنی مذاب کردن و شکل دادن فلزات برای تولید محصولات فلزی ) از کلت ها عقب بودند و به این جهت به اونها رشک می ورزیدند و در صدد زیر سلطه در آوردن اونها بودند. ( که این قسمت رو در تاریخشون ننوشتن و این جوری گفتن که این بربرها بودند که شهر رم را به آتش کشیده و غارت کرده اند.) داستان از این قرار بوده که در سال سیصدو هشتادو نه قبل از میلاد مسیح کلتها رم رو به تصرف خودشون در میارند، اما بعد از اینکه از سزار رم باج ناچیزی می گیرند ، اونجا رو ترک می کنند. علت کمی باجی که اونها طلب می کنند در این بوده که خود کلتها شهری به اسم "گل" (به ضم گ) داشتند که روی تپه ای بنا شده بوده که معدن طلا بوده. اونها وسایل استخراج طلا رو هم اختراع کرده بودندو حسابی طلا استخراج می کردند.
پس اونها احتیاجی به طلای رمیها نداشتند واین رمیها بودند که برای طلای اونها نقشه می کشیدند و در واقع در سال پنجاه و هشت بعد از میلاد مسیح سزار رم که به شدت به پول احتیاج پیدا کرده بوده به صورت وحشیانه ای به شهر "گل" که ساکننینش رو بیشتر زن و بچه تشکیل میداده (قوم هلوتی) حمله کرده و اونجا رو با خاک یکسان میکنه و جالب اینکه در تاریخی که از خود در کتابها بر جا می گذارد هرگز به این موضوع اشاره نمی کند و بر عکس به حمله بربرهای کلت اشاره می کندو به دروغ می گوید که آنها رم را به آتش کشیدند و آدمهای عقب افتاده ای بودند.
جالب اینکه همین آدمهای عقب افتاده سیستم راه بسیار پیچیده و کار آمدی طراحی کرده بودند که از طریق اون راهها با بقیه اقوام تبادل اقتصادی داشتند.نمونه این راهها که به صورت کنده های بزرگ چوب که با میخهای مخصوص به هم وصل شده بودند ، هم اکنون در اسکاتلند و ایرلند وجود دارند و به عنوان یک سازه تاریخی محافظت می شوند..
و همین آدمهای بدوی چنان سیستم اجتماعی پیشرفته ای داشتند که در آن زنهای با قدرت هم دیده می شدند. چنان که قبری کشف شده از زنی که با زیور آلات گران قیمت و گوی مسی عظیم ، گواهی قدرت و اهمیت این زن کلت بوده است. همینطور نشوندهنده داشتن حق مالکیت زنهاست. زنها همینطور حق طلاق داشتند. کلت ها قوانینی داشتند که به افراد مسن و افراد ناکارآمد جامعه کمک می کرده تا به راحتی در جامعه حضور داشته باشند. و در زمانی که رمیها بچه های ناخواسته خود رو بر روی تل زباله خارج از شهر رها می کردند، همین کلت های بدوی سیستمی داشتند که بچه کسانی که توانایی مراقبت از اونها رو نداشتند، سرپرستی می کردند. و این درحالی بوده که رمیها به سیستم پدرسالاری "پاتا فمیلیا" اعتقاد داشتند.
کلت ها اهل شراب وزیورآلات بودند و اونها رو به نشانه ثروت خود بر خود می آویختند. اونها مهندسان نابغه ای بودند. چنانکه در سال هزار و نهصد و هشتاد و نه شخصی به اسم "گرت اومسلت" تکه هایی از یک تقویم بسیار پیچیده رو پیدا میکنه که معلوم میشه نه تنها تاریخ و روز و ماه و سال قمری و شمسی رو مشخص می کرده بلکه حرکت خورشید و ماه رو هم نشون میداده.
در ادامه این مستند به بررسی و پرده برداری از حقیقت قوم دیگری به نام "گوت " ها که باز به تعبیر رمیها بربر بودند می پردازد و ما رو بیشتر به مرتجع و وحشی بودن رمیها آگاه میکنه. جالب اینکه همه این تاریخ به صورت وارونه تا همین چند دهه پیش در مدارس اروپایی تدریس میشده که گوینده و محقق این مستند بر اون اذعان می کنه.
بقیه این تاریخ رو در فرصتی دیگر می نویسم.
salam,kheili jaleb bood, merci.omidvaram zoodtar edame ash ro ham benvisi.dar zemn kash vaghti ketab,film ya nevisandeye khareji ii ro moarrefi mikoni esme latinesh ro ham benvisi ke rahat tar beshe peidash kardam.
ReplyDeletekhushhalam az inke inja ro peida kardam,bazam mamnoon.
rasti pishnahadi dari ke che joori mishe in film ro peida konam?
ReplyDeleteآناهیتای عزیز
ReplyDeleteچه جالب که شما از این نوشته خوشتون اومد.
من سعی می کنم این کتابها رو در بالای صفحه ای که راجع بهش می نویسم بیارم. اما شاید بعد که نوشته های جدید میاد برشون دارم و کتابهای جدیدی معرفی کنم. راست میگی حالا شاید همین کنار صفحه همه را یکجا بگذارم.
من این کتابها و دی وی دی ها را از کتابخانه های عمومی کانادا امانت می گیرم. نمی دانم شما کجا تشریف دارید ولی اگر در غرب باشید به احتمال زیاد کتابخانه های عمومی بتونند نیاز شما را بر آورند.